مبانی هنرهای تجسمی رنگ (بخش اول)
مبانی هنرهای تجسمی رنگ (بخش اول)
زندگی سرشار از رنگ و جلوههای رنگ است. رنگ در همه ابعاد زندگی جاری است به عبارت دیگر این گفته ایتن که ”رنگ خود زندگی است” بسیار توصیف زیبایی از مفهوم رنگ میباشد. بنابراین مفهوم آن به همان گستردگی مفهوم زندگی است. نقش رنگ در زندگی و مسائل روزمرهای که با آنها سرو کار داریم، آن قدر زیاد است که هیچگاه رنگ را به عنوان یک واژه ناشناخته و غریب ا حساس نمیکنیم.
رنگ را میتوان عنصر اصلی کار هنرمندان نقاش دانست. این هنرمندان برای ابداع آثار خود بیش از هر چیز از رنگ استفاده میکنند. به جز هنرمندان نقاش در همهی گرایشهای هنرهای تجسمی رنگ همواره به عنوان یکی از عوامل و عناصر ضروری مورد توجه است.
مفاهیم و ویژگیهای رنگ
هنرمندان مفاهیم و ویژگیهای رنگ را معمولاً به سه طریق زیر در آثار خود به کار گرفتهاند.
الف) رنگ به عنوان عنصری تجسمی برای توصیف موضوع اثر و خصوصیات آن، مثل ترسیم یک منظره پاییزی یا زمستانی که برای هر کدام از اجرای آن منظره (درخت ها، ساختمان ها ، زمین، آسمان و ..) از طیف رنگ های خاصی استفاده میشود. به این ترتیب پاییزی یا زمستانی بودن فضای آن منظره و همه ویژگی هایش با رنگ هایی که در آن استفاده شده توصیف میگردد.
ب) رنگ به عنوان عنصری نمادین و استعاری که معانی عمیق و درونی اثر و اجزای آن را به نمایش میگذارد. برای مثال در بسیاری از آثاری که هنرمندان بر اساس محتوای موضوعات اعتقادی، مذهبی، رمزی و افسانهای ساختهاند، کاربرد رنگ عموماً جنبهای نمادین و استعاری دارد.
ج) استفاده از رنگ برای به نمایش گذاشتن ارزشهای درونی و زیبایی ها و تأثیرات خود رنگ، بدون در نظر داشتن ارزشهای استعاری و توصیفی آن: مانند رنگهای که در هنرهای سنتی مثل فرش، گلیم، پارچه، طراحی و دوخت لباس، معمای و شهرسازی به کار گرفته میشوند.
یک یا دو یا هر سه این جنبه های سه گانه در کاربرد رنگ ممکن است در یک اثر هنری مورد تأکید و استفاده قرار گیرد. اگر چه رنگ همواره به عنوان ماده و عنصر اصلی کار هنرمندان نقاش مورد تأکید قرار می گیرد لیکن نقش آن در هنرهای دیگر نیز اهمیت ویژه ای برخوردار است. نقش رنگ در آثار گرافیکی، در بسته بندی کالاها، در ترسیم و اجرای یک اعلان در آثار حجمی، فضاهای عمومی، شهری ومعماری، مجسمهسازی، طراحی پارچه و لباس، مبلمان و تزئینات داخلی، عکاسی، سینما و صنعت دارای اهمیتی بسیارچشمگیر است.
رنگ چیست؟
رنگ را میتوان به دو معنای عمده بررسی کرد:
الف) رنگ به عنوان ماده ای که با آن چیزی را رنگآمیزی میکنند.
در این معنی رنگ معمولاً از مخلوط رنگدانههای بسیار ریز و موادی که اصطلاحاً به آنها بست ( انواع زرین، صمغ، آب و روغن که مخلوط آنها با رنگدانهها، رنگ را برای استفاده آماده میکنند) میگویند ساخته میشود. مثل رنگ روغنی، رنگ گواش، اکریلیک و…
رنگهای جوهری بخش دیگری از مواد رنگین هستند که در مایعات حل میشوند. این جوهرها معمولاً منشأ آلی دارند و از انواع گیاهان و حیوانات به دست میآیند مانند رنگ پوست پیاز – رنگ چای و رنگ قهوه . رنگ جوهری نیز به طور مصنوعی ساخته می شوند.
ب) رنگ به عنوان پدیده ای که در چگونگی دیدن و درک آن سه عامل زیر دخالت دارند:
۱- نور به عنوان منبع فرآیند رنگ که بدون آن رنگ اشیا دیده نمیشود.
۲- ساختار مولکولی اشیا که باعث میشود همه یا بخشی از نور تابیده شده به آنها منعکس شود و در نتیجه به رنگ همان بخش از طیف نور که از اشیا به چشم منعکس میشود، دیده شوند.
۳- چشم انسان که نور بازتاب یافته از سطح اشیا را در یک فرآیند پیچیده به وسیله سلول های نوری شبکیه تشخیص میدهد. توضیح آنکه در شبکیه دو دسته سلول نوری وجود دارد. یک دسته سلولهای استوانهای که تیرگی و روشنی را تشخیص میدهند و دسته دیگر سلولهای مخروطی که رنگها را تشخیص میدهند.
شاخصههای اصلی رنگ:
چشم انسان رنگ ها را بر اساس سه خصوصیت از هم متمایز میکند:
الف) به واسطه رنگین بودن خود رنگها که اصطلاحاً به آن ته رنگ یا فام میگویند مثل تمایز رنگ زرد، قرمز و سبز از یکدیگر به دلیل رنگهایشان.
ب) به واسطه میزان تیرگی و روشنی رنگها مثل تمایز نارنجی از بنفش و زرد
ج) به واسطه میزان خلوص رنگها، مثل تمایز رنگ آبی در حالت خالص خود با آبیهایی که از ترکیب رنگ آبی و رنگ های دیگر ساخته شدهاند.
ته رنگ یا فام:
منظور از ته رنگ یا فام همان کیفیت رنگین بودن رنگهاست. وقتی از یک رنگ صحبت به میان میآید منظور ته رنگ یا فام خاصی میباشد.
بنابراین رنگها به نام ته رنگ یا فام آنها، یا در واقع بخشی از طول موج نوری که منعکس می کنند نامیده میشوند مثل سبز، قرمز یا نارنجی. علی رغم اینکه تعداد بسیار زیادی رنگ وجود دارد تنها تعداد محدودی از آنها دارای اسم شخصی هستند که بدون هیچ پیشوند و پسوندی دلالت بر رنگشان دارد مانند قرمز، زرد و آبی، سایر رنگها معمولاً با پیشوند و پسوندهایی که به اسمشان اضافه میشود مشخص میشوند. مانند: سبزآبی، قرمز بنفش، آبی تیره، سبز روشن، ارغوانی، فیروزهای، سبز زیتونی، زرد لیمویی، قهوهای ، آبیآسمانی ، آبی پروس و سبز ورونز.
نام گذاری رنگها
رنگها بر اساس موارد گوناگون نام گذاری می شوند مانند:
– بر مبنای ترکیب اسامی رنگهای خاص درجه اول و درجه دوم مثل: زردنارنجی، سبز آبی و قرمز بنفش
با اضافه کردن پیشوند یا پسوندهایی به اسامی خاص رنگها که درجات مختلفی از یک رنگ را شامل میشود، مثل آبی تیره، سبز روشن، قرمز مایل به قهوهای
-گاهی مردم منطق مختلف از اسامی بومی برای نام گذاری رنگ ا استفاده میکنند. مثل ارغوانی که در زبان فارسی قرمز بنفش میباشد یا فیروزهای که سبزآبی است.
-گاهی از تشابه رنگها به رنگ گیاهان، میوه ها و چیز های دیگر استفاده می شود مثل سبز زیتونی، زرد لیمویی، قهوه ای، آبی آسمانی
-بر اساس موادی که از آن ساخته می شود مثل لاجوردی که از لاجورد به دست میآید. سیاه دودهای که از دوده ساخته میشود و نقرهای که از نقره حاصل میشود.
– بر اساس نام محلی که در ان جا بیشتر استفاده شدهاند. مثل آبی پروس( قسمتی از کشور آلمان که در قدیم کشوری مستقل بود)
– بر اساس نام هنرمندانی که بیشتر از آن استفاده میکردند. سبز ورونز (نقاش ایتالیایی سده۱۶)
– بر اساس نام شرکتهای تجاری یا صنعتی مثل زرد کداک
درخشندگی یا روشنایی:
منظور از درخشندگی درجه ای از روشنی یک رنگ است که آن را از درجه دیگری از روشنی یا تیرگی همان رنگ متمایز میکند. به عبارت دیگر درجات مختلف روشنی یک رنگ را میزان درخشندگی آن میگویند. منظور از درخشندگی درجه ای از روشنایی یک رنگ است که آن را از درجه دیگر از روشنایی یا تیرگی همان رنگ متمایز میکند به تعبیر دیگر سایه –رنگهای مختلفی از ترکیب یک رنگ با سیاه و سفید به دست میآید که میتوان آن ها را با درجاتی از تیرگی خاکستریهای بیفام (حاصل از ترکیب سیاه و سفید) نیز مقایسه کرد. به این ترتیب درجات مختلف روشنی یک رنگ را میزان درخشندگی آن میگویند.
رنگها در حالت خلوص خود نیز نسبت به یکدیگر دارای درجات مختلفی از روشنی میباشد این موضوع را میتوان با دیدن یا تهیه یک تصویر سیاه و سفید از یک تابلوی نقاشی و یا یک منظره به خوبی دریافت.
شدت یا خلوص رنگ
منظور از خلوص رنگی درجه سیری یا اشباع یک رنگ میباشد . به بیان دیگر خلوص رنگی، درجهای از اشباع است که یک رنگ را در خالصترین حالت خود نشان میدهد. به عنوان مثال یک آبی خالص که با هیچ رنگ دیگری مخلوط نشده باشد در آبیترین یا نابترین حالت خود دیده میشود و به طوری که هیچ آبی دیگری به آن شدت از آبی بودن دیده نمیشود. این درجه از خلوص رنگی را درجه اشباع و سیری رنگ نیز میگویند. معمولا درجه سیری و خلوص یک رنگ در مقایسه آن با درجات دیگری از همان رنگ که با سیاه، سفید یا هر رنگ دیگری مخلوط شده باشد مشخص میشود. در مثال زیر آبی خالص از همه آبی های دیگری که با سیاه ، سفید یا هر رنگ دیگری مخلوط شده باشد قابل مقایسه است.
دسته بندی رنگها
هنرمندان، رنگشناسان و پژوهشگران عموماً رنگها را به شیوههای مختلفی دسته بندی کردهاند. در این جا بر اساس چرخه دوازده رنگ پیشنهادی ایتن که از همه دسته بندیها مشهورتر و دارای اعتبار بیشتری است، توضیحاتی پیرامون روابط متقابل رنگ ها داده میشود.
رنگ های اصلی:
منظور از رنگ های اصلی یا درجه اول رنگ هایی است که معمولاً از ترکیب هیچ کدام از رنگ های دیگر حاصل نمی شوند، بلکه سایر رنگها از ترکیب آنها با یکدیگر به وجود میآیند.
رنگ های اصلی زرد، قرمز و آبی در صورتی که در خالص ترین حالت خود باشند و هیچ گرایشی به رنگهای دیگر در آنها دیده نشود، وقتی با یکدیگر مخلوط شوند، خاکستری بسیار تیرهای را به وجود میآورند.
معمولاً رنگ هایی که در بازار عرضه میشوند رنگ های با کیفیت واقعی رنگ های اصلی نیستند.
رنگ های درجه دوم
هر رنگ درجه دوم معمولاً از مخلوط کردن دو رنگ اصلی ساخته میشود.
سبز= زرد + آبی
بنفش = قرمز + آبی
نارنجی = زرد + قرمز
رنگ های درجه سه
این رنگها از مخلوط کردن رنگهای اصلی با رنگهای درجه دوم ساخته میشوند. رنگهای درجه سوم عبارتند از:
زرد نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز بنفش، بنفش آبی، سبز آبی، سبز زرد . به این ترتیب با اضافه کردن این شش رنگ به سه رنگ اصلی و سه رنگ درجه دوم، چرخه دوازده تایی رنگ ها کامل خواهد شد.
رنگ های مکمل
هر یک از رنگهای درجه دوم مکمل یکی از رنگهای اصلی است. به همین دلیل به رنگهای درجه دوم، رنگ های مکمل نیز گفته میشود. دو رنگ مکمل وقتی با هم مخلوط شوند، خاصیت رنگین بودن یکدیگر را خنثی میکنند یعنی از مخلوط کردن آنها یک رنگ خاکستری تیره به دست میآید.
چرخه رنگ، یک دایره رنگ ابتدایی است که در آن رنگهای قرمز، زرد و آبی وجود دارند، در واقع دایره رنگ سنتی در هنرهای تجسمی به شمار میآید. سر آیزاک نیوتون (Sir Isaac Newton) در سال ۱۶۶۶ اولین نمودار رنگ دایره شکل را به وجود آورد. از آن زمان تا کنون، دانشمندان و هنرمندان به مطالعه و طراحی نمونههای متنوع و مختلف این مفهوم اولیه بودهاند، که چرخه رنگ ایتن معروفترین و پر استفادهترین آنهاست .
مکملها Complementary
رنگهایی که مقابل یکدیگر در دایره رنگ قرار دارند به عنوان رنگهای مکمل شناخته میشوند. (مثال: سبز و قرمز). کنتراست بالایی که در رنگهای مکمل وجود دارد انرژی و تحرک زیادی را القا میکند. به ویژه زمانی که رنگها را خالص به کار ببریم. اما باید به یاد داشت که این حالت باعث اذیت بیننده نشود. رنگهای مکمل به هیچ وجه مناسب متن نیستند.